گل یاس و تلاش برا چهار دست و پا رفتن
یعنی یه حسی دارم الان بیام گازت بگیرم سفت و محکم گل مامانی اینقد ناز و ملوسی نخودچی این روزا در تکاپوی چهاردست و پاشدنی گل مامان همش باید بیام از کنجای دیوار درت بیارم نجاتت بدم به قول آبجی خیلی فضولی شیطون بلا ...
دتری دارم شاه نداره... تو خوشگلی تا نداره
خوراکی خوردنات
ذیروز نشستی با ما عصرونه کیک و چایی خوردی نخود اینم امروزت که نشستی داری ماکارانی میخوری امروز برا اولین بار چهارگوشه سفره مون پر بود و به جمع غذا خورهای حرفه ای پیوستی به قول آبجی خانواده شدیم ...